میدان سرخ
اواخر بعد از ظهر بود که به میدان سرخ رسیده و نخستین منظره ای که من را مجذوب کرد، غروب خورشید بر فراز بام هتل "Rossia" بود. لحظه فوق العاده زیبایی بود. در واقع، پیاده روی عصرگاهی در میدان سرخ مسکو، تجربهای فراوش نشدنی است. نور خورشید در حال غروب، فضای ویژه ای را بر این مکان حاکم می کند.
اما پس از این لحظات زیبا، نکتهای که نظرم را جلب کرد، اندازه میدان سرخ بود. به نظرم چندان هم بزرگ نبود و باید اعتراف کنم بسیار کوچکتر از آن چیزی بود که تصور می کردم. البته، شاید به این خاطر بود که چند هفته پیش، سفری به چین داشته و ناخودآگاه وسعت میدان عظیم "تیان آن من" پکن را با میدان سرخ مسکو مقایسه می کردم.
مقبره لنین
طی یکی از روزهای سفرم به مسکو، از مقبره لنین بازدید کردم. مقبره لنین نیز بسیار کوچکتر از آن چیزی بود که تصور می کردم. در دوران اتحاد جماهیر شوروی، رهبران این کشور بر بالای این مقبره می ایستاندند و از رژه نیروهای نظامی سان می دیدند. گردشگران بسیاری نیز همه روزه از آن بازدید می کنند.
پس از ورود به مقبره باید از چند پله پایین بروید که تقریبا در تاریکی کامل قرار دارند. به دلیل آن که چشمهایتان فرصت سازگاری با تاریکی را ندارند، باید با احتیاط حرکت کنید. حتا من متوجه نیروی های امنیتی که در دو طرف پله ها ایستاده بودند، نشدم. اما خیلی زود و هنگامی که به دوستم گفتم اینجا تاریک است و نمی توانم جایی را ببینم، متوجه حضور آنها شدم. در واقع، آنها قانون "سکوت مطلق" را به من یادآوری کردند!
اما یکی از جالب توجه ترین بخش های این بازدید، مشاهده قبرهای دیگر اعضای حزب کمونیست و رهبران پیشین شوروی بود. آنها در فضایی بین مقبره و دیوارهای کرملین دفن شده بودند.
کرملین
بسیاری از شهرهای روسیه دارای کرملین هستند، اما موردی که شهرت جهانی دارد، در مسکو قرار دارد. در پشت دیوارهای کرملین با ترکیبی از گذشته و حال مواجه شدم. میراث تزارها مانند اسلحه خانه، کلیساهای جامع، برج ساعت ایوان، توپ بزرگ از جاذبه های گذشته و ساختمان های فعلی دولت و اقامتگاه رئیس جمهور روسیه از نمونه های جدید بودند.
قانونی که راهنمای ما به سرعت آن را توضیح داد، ممنوع بودن قدم زدن در مکان هایی غیر از پیادهروها بود. اگر از پیادهروها خارج می شدید، ماموران امنیتی با سوت هشدار می دادند. البته آنها مجبور بودند در مواجه با گردشگرانی که از این مساله آگاه نبوده و یا به آن احترام نمی گذاشتند، بارها سوت خود را به صدا درآورند. افزون بر این، اگر برای مدت طولانی در یک مکان توقف می کردید با هشدار آنها مبنی بر ادامه مسیر مواجه می شدید!
در داخل کلیساهای جامع و یا اسلحه خانه نیز اجازه عکسبرداری وجود نداشت و یا تنها پس از پرداخت هزینه مجوز عکسبرداری قادر به این کار بودید. کلیساهای جامع همگی به موزه تبدیل شده و مجموعه جالب توجه ای از شمایل ها و چندین قبر در آنها وجود داشت.
اسلحه خانه نیز در حال حاضر به موزه تبدیل شده است. اگرچه اسلحه های بسیاری در آن نگهداری نمی شوند، اما مجموعه جالب توجه ای از اشیا مربوط به دوران تزارها در آن نگهداری می شود. از آن جمله می توان به لباس ها و جواهرات تزاری تا کالسکه های اسبی، تخم مرغ های "Faberge" و فنجان های چایخوری بسیار گران قیمت اشاره کرد.
جنیفر تیلور