118سفر ـ کمد امیر سلیمانی در گفتوگویی اختصاصی از برنامهها و علائق سفریاش گفت تا همراه و همپای شما در مسیر سفر باشد.
***
هر سال5سفر داخلی و 3سفر خارجی
چهره سفری کمند امیرسلیمانی را معرفی کنید؟ چقدر اهل سفر هستید و سفر کجای زندگی شماست؟
من خیلی سفر را دوست دارم. اما علاقهام به این معنا نیست که تا فرصتی که پیدا کنم را کوله ببندم و به سفر بروم. چراکه از اساس مسافر کولهگرد و آسان سفر برو نیستم. دوست دارم سفرهایم در یک شرایط مطلوب و البته با برنامهریزی قبلی باشد. با این حال عدد سفرهایی که به یکباره برایم پیش میآید کم و نیست و من هم از آنها استقبال میکنم. چنانکه در طول یک سال به دلیل شرایط کاری حداقل 5 یا 6 سفر داخلی میروم و عمده این سفرها هم آنچنان برنامهریزی قبلی ندارد. همچنین در طول یک سال 3سفر خارجی هم میروم.
سفر، رها شدن از زندگی روزمره
تعریف سفر برای شما چیست؟
سفر برای من به این معناست که بخواهم یک توقف در زندگیام ایجاد کنم. به معنای سادهتر اینکه از زندگی شخصی، محیط پیرامون و چالشهای روزمره فارغ شوم؛ از همه آنچه روزانه ما را درگیر خود میکند، رها شوم تا یک فرصت استراحت به روح و جسم خودمان بدهم. در سفر بیشتر از اینکه گشت و گذار و دیدن جاذبهها برایم مهم باشد، تمدد اعصاب و آرامش حاصل سفر برای من اهمیت دارد. شاید سفر برای من شبیه یک شروع دوباره است.
با شرایط سخت سفر نمیکنم
در سفر سختگیر هستید یا سهلگیر؟
در سفر سختگیر نیستم؛ اما شاید سهلگیر هم نباشم و معتقدم امکانات اولیه در سفر باید مهیا باشد. مسافری نیستم که بگویم همه چیز در عالیترین فرم و یا حتی لوکسترین شکل ممکن باشد، تمرکز چندانی روی این موارد ندارم. با این حال خیلی هم علاقهای ندارم با شرایط سخت سفر کنم و به جاهایی بروم که شرایط و امکانات اسکان و حمل و نقل و غیره، استانداردهای لازم را نداشته باشد. ما در روال معمول زندگی به اندازه کافی سختی میکشیم، اگر قرار باشد در سفر هم سختی باشد، دیگر ذات سفر که رسیدن به آرامش است، محقق نمیشود.
خوشسفرم
آدم خوشسفری هستید یا نه؟ چطور میشود خوش سفر شد؟
به گفته تمام اقوام و دوستان و البته کسانی که با من سفر کردهاند، باید بگویم آدم خوشسفری هستم. البته این خوشسفر بودن هم به دلیل احترام گذاشتن به خواستههای همسفران حاصل شده است. من در سفر سعی میکنم به سرعت خود را با همسفران و شرایط سفر هماهنگ کنم و تا به حال هم پیش نیامده که در سفر ساز مخالف بزنم. از سوی دیگر در طول سفر سعی میکنم به همسفرانم خوش بگذرد و بازتاب چنین رویهای به خود من باز میگردد و در نهایت آنها هم سعی میکنند که من سفر خوبی داشته باشم. البته این رویههای رفتاری در سفر یک پیششرط مهم دارد و آن اینکه آدمهایی که خلقوخوی خیلی متفاوتی از هم دارند با هم سفر نکنند. دو یا چند همسفر باید از حداقل اشتراکات و علائق یکسان بهرهمند باشند تا بتوانند همان علائق مشترک را دستمایه برنامههای سفر کنند.
شمال و جنوب ایران را خوب دیدهام
ایران را چقدر گشتهاید؟ کجاها را دیدهاید؟
خطه شمال ایران را به خوبی دیدهام. فارغ از سفرهای شخصی که به مناطق مختلف شمال کشور رفتم، سفرهای کاری متعددی را هم به مناطق شمالی ایران داشتهام و برخی از این سفرها به قدری طولانی بوده که دیگر در آن مناطق زندگی میکردیم و فراتر از یک سفر معمول بود. چنانکه برای پرژوههای مختلف در بازههای زمانی 9ماهه و چند مقطع 4ماه در مناطقی از شمال کشور زندگی کردم. این موارد فراتر از سفر و به نوعی زندگی است. بعد از شهرهای شمالی، بیشترین سفر را به شهرهای جنوبی کشور داشتم که آن هم به دلایل کاری بوده و نهایت شهرهای مذهبی ایران دیگر مقصد اصلی سفرهایم بوده است. اما در مجموع باید بگویم که بیشتر شهرهای ایران را حتی در یک سفر کوتاه هم که شده باشد، دیدهام.
با این حال به شهرهای غرب و شمال غرب ایران فقط مسافرتهای کوتاه داشتهام و شاید به خوبی آنها را ندیده باشم. مثلا سفرم به تبریز یک سفر یکروزه کاری بود و تنها موفق به دیدن یکی دو نقطه دیدنی شهر شدم. معتقدم ایران فوقالعاده زیباست و باید برای تک تک این دیدنیها و زیباییها وقت گذاشت و آنها را دید.
طالش فوقالعاده
بهترین سفر داخلیتان به کجا بوده و چرا؟ خاطرهای از آن سفر هم میتوانید برایمان نقل کنید؟
به طور معمول سفرهایی که میروم را دوست دارم، حال چه کاری باشد و چه تفریحی و شخصی؛ مثلا سفرهایی که به شیراز داشتم را خیلی دوست دارم. اما اگر بخواهم به صوت مشخص از یک یا چند سفر نام ببرم، باید به سفر ماه گذشتهام به طالش اشاره کنم. پیش از سفر احساس من این بود که شاید این سفر با سختیهایی همراه باشد، اما تیم خوبی که با آنها سفر رفتم و همچنین طبیعت چشمنواز طالش سبب شد که از بهترین سفرهایم شد.
گروه را میپسندم، اما...
سفرهای گروهی را میپسندید یا انفرادی و چرا؟
نه فقط سفر که از لحاظ اخلاقی هم آدم گروهی هستم و در سفرهای انفرادی شاید حوصلهام سر برود. بنابراین سعیام بر این است که تا حد امکان گروهی سفر کنم و در طول سفر امکان گفتوگو و تعامل با همسفران را داشته باشم. اما باید با گروهی سفر کنیم که به رفتارها و خواستههای هم احترام بگذاریم و از این رو تنها با گروههای شناخته شده که از قبل تجربه سفرهای خوب با هم داشتهایم، سفر میکنم.
از سوپرمارکت شروع میکنم!
اولین جایی که در هر سفر به آن میروید، کجاست و چرا؟
اینکه اولین جا کجا میروم، دقیقا بستگی به مقصد سفرم دارم. زمانی به یک شهر ساحلی میروم و از آنجا که علاقه بسیار زیادی به شنا کردن و آب دارم، بدون تردید، اولین جا دریا و استخر است. زمانی هم به شهری سفر میکنم که کل شهر موزه و وجب به وجب دیدنی است. در این شرایط برای زودتر دیدن جاذبهها اشتیاق دارم. اما شاید بتوان گفت که نخستین مقصد سوپرمارکت باشد که ابتدا کمی خوراکی بخرم و سپس تصمیم بگیرم از کجای شهر شروع کنم.
پنجستاره میروم، اما گران نمیروم
ارزان سفر میکنید یا گران؟ یه به عبارتی کولهگرد هستید یا هتل پنج ستاره برو؟
هتل برو هستم، اما در عین حال گران سفر نمیکنم. به این معنا که سعی میکنم در سفر بهترین خدمات را با قیمتی معقول و بهصرفه تهیه کنم. معیارم فقط هتل پنجستاره نیست، اما هتلی را رزرو میکنم که از امکانات مطلوبی برخوردار باشد و از آن مهمتر در موقعیت مکانی خوبی هم قرار داشته باشد. از سوی دیگر به هیچ عنوان مسافر کولهگرد و کمپبزن نیستم و هیچگاه تجربههای اینچنینی نداشتهام و علاقهای هم ندارم که این موارد را تجربه کنم.
اولویت با سفر با شخصی
با تور سفر میروید و یا شخصی سفر میکنید؟
معمولا شخصی سفر میکنم تا بتوانم برنامههای خودم را در سفر داشته باشم. البته مواردی هم پیش آمده که با تور سفر رفتهام. در آن شرایط، زمانی که برنامههای تور مورد علاقهام باشم، با تور همراهی میکنم و زمانی هم از تور جدا میشوم تا جاهایی را ببینم و چیزهایی را تجربه کنم که از برنامههای من از سفر به آن مقصد خاص بوده است.
از روسیه تا ایتالیا
سفرهای خارجی به کجاها رفتهاید؟
سفرهای زیادی به خارج از ایران داشتهام و شاید از حوصله خواننده خارج باشد که بخواهم تک تک از این سفرها نام ببرم. اما میتوانم این طور بگویم که آخرین سفر خارجیام به مسکو و سنتپطرزبورگ بوده و سفر بعدی هم که مقدمات آن آماده شده و مهیای رفتن هستم، سفری به ایتالیا است.
دوست دارم دوباره به مکه بروم
کدام شهر و یا کشور را بیشتر دوست داشتید و چرا؟
دو تا شهر برای من خیلی خاطرهانگیز بود و بسیار دوست دارم دوباره به آن شهرها سفر کنم. اولین شهر مکه است که به دلیل حال و هوا و فضای خاصی که دارد هر فردی را جذب میکند.
از سوی دیگر به عنوان یک شهر توریستی هم سنتپطرزبورگ را خیلی دوست دارم و علاقه دارم برای یک مرتبه دیگر هم که شده به این شهر سفر کنم. سنتپطرزبورگ به قدری زیباست که هنگامی که شما در شهر قدم میزنید، احساس نمیکنید در یک شهر که در یک ماکت ساخته شده زیبا و یا یک لوکیشن موزه راه میروید.
خداحافظی با دنیای مجازی در سفر
در سفر، آدم دیالوگی هستید یا اپلیکیشنی؟ یعنی اگر در یک شهر گم شدید ترجیح میدهید از مردم محلی سوال بپرسید یا در نقشههای آنلاین و اپها دنبال آدرس بگردید؟
یکی از خوبیهای سفرهای خارجی برای من این است که با تلفن همراه و اپلیکشن و فضای مجازی کار خاصی ندارم. برای یافتن آدرس و نقاط دیدنی هم از نقشههای فیزیکی استفاده میکنم و سعی میکنم به کشف محلی که در آن هستم بپردازم و خودم بتوانم راه را پیدا کنم. هر زمان که به مشکلی برخوردم به راحتی با مردم ارتباط برقرار کرده و با آنها حرف میزنم. پس شاید به زعم شما من در سفر آدم دیالوگی باشم تا اپلیکیشنی.
هم ریسک میکنم، هم ریسک نمیکنم
چقدر در سفر اهل ریسک هستید؟ یعنی چقدر به مقاصد ناشناخته میروید؟ چقدر حاضرید غذاهای ناشناخته را امتحان کنید و به طور کلی چقدر از دایره امنتان پا را فراتر میگذارید؟
این ریسک کردن را میتوان به دو قسمت تقسیم کنم؛ در یک بخش به شدت ریسکپذیر هستم و در بخش دیگر، پا را از دایره امن بیرون نمیگذارم. بخش اول ریسک در مورد امتحان کردن غذاهای ناشناخته است. به طور معمول به هر منطقه یا شهر داخلی و خارجی سفر میکنم، به شدت علاقه دارم، غذاهای سنتی و خوراکیهای محلی آنها را بخورم و معتقدم این رویه نه یک ریسک که از اصول سفر است تا چند روزی مثل مردم همانجا زندگی کنید و غذا بخورید.
اما بخش دوم ریسک در مورد رفتن به نقاط ناشناخته است. در این زمینه هیچگاه ریسک نمیکنم و حاضر نیستم روزهای خوب و زیبایی که به سفر اختصاص دادهام با استرس گم شدن و یا حوادث احتمالی بگذرد. در سفر، به مکانهای شناخته شده و از پیش تعیین شده میروم و از روزهای سفرم لذت میبرم.
خارج از ایران، غذای ایرانی نمیخورم
آیا در سفرهای خارجی به دنبال غذای ایرانی هستید یا غذای محلی میخورید؟
وقتی بهترین غذای ایرانی در ایران و در حتی در خانه خودمان درست میکنم و میخورم، دلیلی ندارد در سفرهای خارجی به دنبال غذای ایرانی باشم. بهتر است طعمها و مزهها و غذاهای جدید را امتحان کنم تا تجربه سفر کامل شود. در سفرهای خارجی، به دنبال رستوران و یا غذای ایرانی نمیروم و سعی میکنم در هر شهری، غذای همان شهر را امتحان کنم.
سرویس خوب بگیرم، انعام میدهم
اهل انعام دادن در سفر هستید؟
این موضوع چیزی نبوده که تا بهحال به صورت جدی به آن فکر کرده باشم؛ اما طبیعتا جاهایی که رفتم و سرویس خوبی هم گرفتم، انعام دادم. اما جاهایی هم بوده از سرویس و خدمات راضی نبودم و انعام هم ندادم.
در سفر همراه و همدل باشیم
یک توصیه هم از شما داشته باشیم که در سفر هم به خودمان و هم به همسفرانمان بیشتر خوش بگذرد.
در سفرهای گروهی همراهی، همکاری و همدلی مهمترین اصول سفر است و هم به خودتان خوش میگذرد و هم به همسفران. اینکه اعضای حاضر در یک گره سفری به نظرات هم احترام بگذارند و همپای هم باشند، خوش گذشتن در سفر را تضمین میکند.
از طریق مترو به فرهنگ واقعی یک جامعه نزدیکتر میشوم
و در آخر تعدادی واژه سفری نام میبرم و شما در یک یا چند کلمه حستان را نسبت به آن بگوید.
ـ هاستل: تا به حال نرفتم و فکر نمیکنم
هیچگاه هم سر و کار پیدا کنم.
ـ سفر زمینی: آخرین گزینهام است و تا بشود از آن پرهیز میکنم.
ـ زبان بدن در سفر: آخرین و شاید بهترین راه برقراری ارتباط با جامعهای که
زبان آنها را نمیدانید.
ـ هتل پنج ستاره: ایدهآلترین محل اقامت در یک سفر تفریحی.
ـ تور لیدر: حضورش ضروری است به شرط اینکه فراتر از حوزه کاریاش نرود.
ـ غذای خیابانی: به دلیل مسائل سلامت، اگر شناختی از محتویاتش نداشته باشم،
نمیخورم.
ـ مترو: مترو را به خصوص در سفرهای خیلی دوست دارم و احساس میکنم از طریق
مترو به فرهنگ واقعی آن جامعه نزدیکتر میشوم.
ـ مرز: تا به حال مرز زمینی را تجربه نکردهام.
ـ سالن ترانزیت فرودگاه: چندان حس خوشایندی به آن ندارم، چراکه همراه با انتظار
است.